قدر حال را بدونیم



_ گریه می كنی؟
_ نه!
_می دونی آدم هایی كه بعضی وقت ها می تونن یه شكم سیر گریه كنن ، چقدر شانس دارن!
-----------------------------
_ اون موقع ها كه خیلی جوون بودم و همه دور سفره جمع می شدیم ، وقتی كه غذا تموم می شد یه آه بلند میكشیدم و می گفتم : كاش غذا تموم نمی شد! كاش اولش بود! نه به خاطر غذاها...اون كه همیشه بود...فقط به خاطر این جمعی كه می دونستم همیشه باقی نمی مونه ، ولی خب الان كه همه هستیم، پس قدرشو بدونیم دیگه!؟
-----------------------------
_ مادر خدابیامرزم می گفت : با دو جور مرد وصلت نكن ، یكی اونایی كه همه جور خوراكیها را دوست دارند ، یكی هم اونایی كه نمی تونن جلوی شكمشونو بگیرین.می گفت : اینجور آدم ها هیچ وقت نمی تونن جلوی خودشونو بگیرن ، البته همین نصیحتم به پسرش می كرد ...سه تا زن گرفت سه تا رو هم طلاق داد ...همشونم شكمو بودن!!
----------------------------
زنا وقتی می خوان احساساتشون لو نره ، زیاد حرف می زنن !!
----------------------------
_ مردای مجرد غذا خوردنشون نظم و ترتیبی نداره...
_ تو از كجا می دونی مجرده؟
_ قوطی كنسرو لوبیا و ماهی تن ،‌ یعنی نه زن نه بچه ... یعنی یه زندگی تنها....یعنی وقتی سرتو می زاری رو بالش تنهایی ....وقتی از جات بلند می شی تنهایی...با خودت حرف می زنی ....



ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات:

ارسال یک نظر