ریسک
پیشرفت پشت دیوار ترس است. یا پشت دیوار ترس موفقیت
در انتظار است .تا ریسک نکنید پیشرفتهای سریع و یکباره نخواهید داشت.اگر آسمان محل
زندگی ما امروز تیره و بارانی و دلگیر است ولی مطمئن باشید که هست جایی در این کره
خاکی که همان لحظه آسمان آفتابی و زیبا است. فقط باید حرکت کرد و رسید.ماندن
علاج دردها نیست. اگر حرکتی نکنیم کسی دنبال ما نخواهد آمد.کار را باید از جایی
شروع کرد.نمیتوان تا ابد نشست و منتظر بهبود تمام پارامترها شد. تا وارد گود نشوید
راه های غلبه بر آن را نخواهید یافت .
( منبع : سایت ایران سازه – مهندس نوری )
پ.ن :این صدمین پست وبلاگ است و
چه بهتر که عنوان صدم نصیب مطلبی امیدبخش شد :)
برده داری
برده داری به شیوه ی نو ( سوء استفاده از توانایی ها بدون دادن
حق الزحمه ایی که حق واقعی شماست )
رفتن به کتابخانه دانشگاه
دوسه روزه می رم کتابخانه دانشگاه مطالعه می کنم . کتابی که
می خونم در مورد متره برآورد هستش و پر از ارقام و محاسبه هست . هجده بار تجدید
چاپ شده ظرف 11 سال و هنوز اینقدر اشکال چاپی و محاسباتی توش هست که سردرد می
گیرم. صبح داشتم از پله ها رد می شدم یکی از مسئول های دانشگاه رو دیدم که همیشه
در حال لاس زدن با دخترها بود وقتی از کنارم رد شد زیر لب بهش گفتم : خارکسده!
برگشته می گه: سلام ممنوم!! احمق احتمالا فکر کرده سلام و احوال پرسی کردم.
اشک
خیلی بده آدم تنهایی گریه کنه... از اون بدتر اینه
که گریه کنی و یکی مسخره ات کنه...عر عر کردن و با زار زدن اشک ریختن خیلی بهتره
تا اینکه آروم و بی صدا اشکات گوله گوله بیان رو گونه هات....
سرپیکو
_ بالاخره يا تو رو مي کشن!يا يه جايي
مثل افليج ها هم ميفتي.ديگه نميتونم تحمل کنم، پاکو .
_ برات اهميتي نداره، درسته؟
_ تنها چيزي که برام اهميت داره، تو هستي.فقط
همين برام مهمه.به همين خاطر اذيت ميشم.نميتونم تو رو اينطوري ببينم،مثل يه آدم بزدل
و بدبخت.که مي ترسه بره به سر کارش!اين جگر من رو ميسوزونه.از شنيدن اون حرف ها حالم
بد ميشه.و از خودم متنفر ميشم.
_ تو از پليس بودن من خوشت نمياد پس اين
حرفها رو به من نزن
_ من عاشقتم! ميخوام باهات ازدواج کنم!ميخوام
از تو بچه داشته باشم
_ ساکت شو! از اين حرفها متنفرم
_ چرا از اينجا نميري؟
_ چرا تو نرفتي؟
_ تو همين فکر بودم .
_ پس اين کار رو بکن....
ازدواج مناسب
مادرم می گفت: ازدواج مناسب ازدواجیه که سن مرد پنج تا هفت
سال از زن بیشتر باشه و قدش ده تا پونزده سانت بلندتر ، من نمی دونم اون چند
سالشه ولی قد من از اون کوتاهتره و این از پاییزم غم انگیزتره
اشتراک در:
پستها (Atom)