Oak - I'm (not) dying


Artist: Oak
Album: Demo 2010
Song: I'm (not) dying
Year: 2010
Genre: ambient post-rock
Country: France

... - I'm dying, baby. Yeah... 

I'm... I'm sick as a dog. 
I'll be dead in six weeks. I'm dying. 
- What are you talking about? What happened? 
Oh, I'm sorry. I didn't know. 
Well, what'd they say? What's the prognosis?! 
- Take it easy, Ethel. Now, hold... 
Hold on, baby, hold on... Hold on, okay? 
Ethel, hold on... 
- Where's the doctor?! 
- Don't... Well, just... Wait a second now. Wait a second. 
Okay, uh, listen, I'm not dying. 
But I need some time. A month or so, okay? 
I want... I want us to, to... 
- What's wrong with you?! 
- Damn! Ethel... 
- Are you crazy?! 
- Ethel, baby! I am dying.




ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

سفرنامه آنتالیا

در ماه خرداد و تعطیلی های رسمی اش اکثر مردم میرن مسافرت و ما اهوازی ها هم که دسترسی به شمال نداریم تصمیم گرفتیم یک سفر خارجی بریم و با توجه به اینکه اکثر همراهان وقت و مرخصی نداشتن ، تصمیم به سفر از مبدا اهواز گرفتیم به جای اینکه بریم تهران و از اونجا پرواز کنیم و بطبع سفرمون تو این تاریخ  محدود شد به ترکیه و دوبی که ترکیه و شهر آنتالیا انتخاب شد . ابتدا قرار بود تور حدود دو تومن باشه برای یک هفته که با پرواز ترکیش ایر و شروع تعطیلات و انتخاب هتل 5 ستاره این قیمت صعودی شد و به 3 میلیون و بالاتر رسید . انتخاب هتل خودش پروسه ای جمعی بود . خواندن بررسی ها و نظرات از سایت لست سکند و تریپ ادویزور و گوگل مپ و ... انتخاب را برای ما سخت کرد و روزهای باقیمانده هم تمام شد و رسیدیم به آخرین روزی که مهلت رزرو هتل بود و با قیمت های بالا هتلها و یا نداشتن جا مواجه شدیم و آخرش با قسم و قرآن آژانس محترم خودش یه هتل را معرفی کرد که تازه دو هفته بود بازسازی و دوباره افتتاح شد بود . هتل premier palace  ... یا شانس و یا اقبال اعتماد کردیم و رفتیم دنبال گرفتن ارز مسافرتی دولتی که نفری سیصد دلار بود و توی فرودگاه قبل پرواز به مسافر میدن بهتر با خودتون دلار ببرید ترکیه و فقط کمی لیر برای چرخ داخل فرودگاه یا احیانا تاکسی همراه داشته باشید . نرخ تبدیل هر 100 دلار 355 الی 360 لیر بود و بهتره در مغازه هایی مثل ال سی وا کی کی چنج کنید تا صرافی . صرافی های هتل و فرودگاه هم یکم کمتر می دن نسبت به بقیه. من خیلی سبک سفر کردم و کیفم تقریبا خالی بود. وسایل مورد نیاز برای آنتالیا تیشرت و صندل و دمپایی انگشتی و وسایل شخصی مثل شامپو و ریش تراش و ... هست . نخ و سوزن و سنجاق هم ببرید به کارتون می یاد . حتما اسم و فامیل و تلفن و ایمیلتون را روی کارت  بنویسید و درسشو قفل بزنید و حتما بوسیله نخ یا روبانی رنگی کیفتون را علامت بزنید مخصوصا اگر مثل من چمدان مشکی ساده دارید که شاید در هر سفر ده نفر مثلش داشته باشن . تو فرودگاه با یک مبلغ کم چمدانتونو سلفون پیچ می کنن که تو تمیزیش بی تاثیر نیست . پرواز ما از اهواز به استانبول و بعد از یک توقف سه ساعته به آنتالیا بود .مقدمات پرواز به خوبی انجام شد و اولین نکته جالب توجه در پرواز حجاب نداشتن مهماندارها بود و اکثر همسفران نیز در حالی که هواپیما روی زمین بود روسری و مانتو خود را در آوردند . هواپیما پیشرفته و نسبتا نو بود و یک مانیتور و هدفون کوچک داشت که می تونستید فیلم و موزیک ببینید و بشنوید یا بازی کنید یا نقشه و موقعیت سفر را ببینید. من در حین پرواز سه ساعته آلبوم جدید متالیکا را گوش کردم و فیلم ایرانی زاپاس را دیدم . پذیرایی خوب بود  مهماندارها با حوصله. بعد از پیاده شدن در استامبول با خیل عظیم جمعیت از هررنگ و نژاد  و یک فرودگاه بزرگ مواجه شدیم و کمی گیج شدیم تا گیت بررسی گذرنامه را پیدا کردیم و بعدش به دنبال بارهایمان پرسان پرسان بودیم تا فهمیدیم که اتوماتیک به آنتالیا منتقل می شوند . در ترکیه معمولا کسی زبان انگلیسی متوجه نمی شه  اگر هم بشه معمولا با اشارات دست یا ترکی جوابتون را می دن و به خاطر تجربیات بدی که با اکثر هموطنانمون داشتن معمولا برخورد خوبی در لحظات اولیه با ایرانی ها ندارن ولی در کل مردم خوب و آرومی هستن و به توریست ها احترام می گذارند . سفر از استامبول به آنتالیا با هواپیمایی قدیمی تر بود و پذیرایی به اون شکل نداشت یه  کوچولو که توش پنیر بدمزه ای بود.جالب اینجا که صندلی ها مانیتور داشتند ولی اینبار خبری از هدفون نبود. در فرودگاه آنتالیا هم ترمینال ورود مسافران با ترمینالی که بارها در اون تحویل می شد 5 دقیقه ای فاصله داشت که بازم باعث گیج شدن و سرگردانی مسافران منجمله ما شد. در فرودگاه آنتالیا به فری شاپ  و هر کس باب طبعش مشروب خرید قیمت مشروب ها مناسب و نصف قیمتشون تو ایران بود.کلا تو ترکیه هر جا قیمت ها به دلار بود خرید نکنید چون مخصوص توریست ها این قیمتها را زدن . مثلا آب معدنی کوچک ( به آب می گفتن سو و خیلی ها اگر بهشون بگید واتر متوجه نمی شن چی می خواهید )  به توریست ها  قیمت 2 تا 4لیر می دادن در حالی که تو فروشگاه های سطح شهر 0.5 تا 1 لیر بود. آنتالیا هم شهری ساحلی با آب و هوایی مثل شمال خودمون که هتل های زیادی در خودش و ساحل های جانبی جای داده است . لیدر سعی داشت چند تا تور درون شهری بهمون بفروشه که همگی دو تا سه برابر بیشتر از قیمت واقعی بودن و ما چیزی نخریدیم . این تورها شامل تور شهری و رفتن به سه مرکز خرید ، تور رفتینگ یا رودخانه خروشان ، کشتی ، آفرود ، پارک آبی ، جت اسکی و ... هستند .روز اول به استراحت و در کردن خستگی سفر و گردش در هتل و شناخت محیط گذشت . هتل ما به صورت یوآل بود و این به معنی همه چیز رایگان بود و در بدو ورود به هتل یک دستبند آبی به دست هر کس می بستن و یک جور علامت مشخصه برای مسافر و خدمه بود . روز دوم به شنا در استخر هتل و پارک آبی و دریا و خوردن ناهار مفصل هتل و گردش در خیابان های اطراف هتل که مملو از توریست بود گذشت . روز سوم و چهارم صبح ها به شنا و تفریح و بعد از ظهر به خرید گذشت . از من به شما نصیحت که با خانم ها به خرید نروید که مثل ما از خستگی جنازه  برمی گردید و هیچی هم نمی خرید! در آنتالیا کرایه تاکسی بالاست که البته تعداد افراد زیاد باشه می شه کمی تخفیف گرفت و بصرفه در بیاد. هتلتون اگر نزدیک شهر باشه تو کرایه و وقت صرفه جویی می شه ولی به جاش مناظر طبیعی به زیبایی حومه شهر نیست. ما از هتل با مینی بوس که بهش دلموش می گفتن از منطقه کمر در 40 کیلومتری شهر به آنتالیا می آمدیم و در جلوی مرکز خرید میگروس پیاده می شدیم . اونجا مقصد بعدی را به راننده های می گفتیم و اونا هم شماره خطی که باید باهاش می رفتیم را با ایما و اشاره بهمون می گفتن . در آنتالیا مرکز خرید مارک آنتالیا و دیپو در نزدیکی فرودگاه و مال آف آنتالیا که بغل مرکز دیپو هست و ترا سیتی در منطقه لارا را دیدیم . تمامی این مراکز خراید بیش از 90% مغازه هاشون را کیف و کفش تشکیل می دن. مرکز دیپو اوتلت هست و جنس های آف خورده را ارائه می دهد که برای خریدار ایرانی مناسب تر هست و ضمنا این مرکز خرید سرویس رایگان هم دارد که ما نتونستیم استفاده کنیم . قیمت های فروشگاه هایی مثل ال سی وا کی کی و دی فکتو و کتون و امثال هم قابل خرید برای ایرانی و بقیه فروشگاه ها بالا و هم قیمت ایران بود . بعد از هر خرید مثلا بالای 100 لیر می تونید از فروشگاه درخواست فاکتور فری تکس freetax کنید و مالیاتی که ازتون می گیرند را در فرودگاه پس بگیرید که البته حدود نیم تا یک ساعت معطلی دارد و مقدار واقی نمی دن مثلا ما حدود 1000 لیر فاکتور داشتیم و بهمون حدود 15 دلار پس دادن که ارزشی نداشت . در تمامی این مراکز خرید یه فروشگاه زنجیره ای بزرگ مثل هایپراستار یا شهروند خودمون هست و همشون فودکورت دارند که تنوع غذاهاشون بد نیست . قیمت غذاها هم بالاست و  یک ساندویچ کوچک مک دونالد با نوشابه و چیپس حدود 30 هزارتومان قیمت داشت. روز پنجم قصد داشتم به دیدن آکواریوم آنتالیا برم که با دیدن قیمت 30 دلاری بلیطش منصرف شدم و به جاش به دیدن بافت قدیمی شهر که کالیچی نام داشت رفتیم . کوچه های قدیمی پیچ در پیچ و چند اثر تاریخی مثل برج ساعت و مسجد مهمت پاشا و موزه و پارک و دروازه هاردیان و ...  دیدیم ، کالیچی یا شهر قدیمی جاهای زیادی داشت که زمان بیشتری می طلبید ولی همسفرام بیشتر علاقه داشتن که به خرید بروند . جای زیبایی بود و توریست های خارجی و انواع کافه ها و رستوران ها و دکه های صنایع دستی به چشم می خوردن . برخلاف مراکز خرید در اینجا خبری ازهموطنان نبود . در کوچه ها و خیابان های ترکیه حیوانات مثل سگ وگربه و کبوتر زیاد می دیدیم که همگی تمیز بودن و نه از کسی می ترسیدن نه کسی اذیتشون می کرد. یه چیز جالب دیگه هم سیگاری بودن اکثر پسرها و دخترها بود. روز ششم یک انتخاب داشتیم که از بین کشتی و رفتینگ و آفرود انتخاب کنیم. کشتی یک سفر روزه بود که مسافران را به دیدن یکی دو آبشار و شنا و رقصیدن در طبقه بالا و صرف ناهار می برد . ما که در هتل هر شب بساط رقص به پا بود و آهنگ های ترکی و روسی هم جذابیتی برامون نداشت . ضمن اینکه اونجا معمولا کسی آهنگ ایرانی نمی زاره و علاقه ای هم ندارن بلکه هتل یا تور درصد زیادی از افرادش ایرانی باشن. بعد از کمی صحبت با همسفران و راضی کردنشون که خطری نداره! رفتینگ یا  قایق سواری در آب های خروشان را انتخاب کردیم به قیمت نفری 15 دلار . صبح درب هتل با اتوبوس سوارمون کردن و سه ساعتی  راه بودیم تا به مقصد رسیدیم . اونجا گفتن اگر کسی لباس مخصوص و کفش( از این کفش هتی سوراخ دار مخصوص ورزش های آبی ) می خواد باید نفری دوازده دلار بده که من صندل مخصوص طبیعت گردی داشتم و لباس راحت هم پوسیده بودم که مشکلی با خیس شدنش نداشتم و چیزی نگرفتم . اکثرا گرفتن و لباس ها و کفشاشون را عوض کردن. بعدم سوار قایقها شدیم و شروع به پارو زدن کردیم . بین راه هم یکجا ایستادیم شنا و آبتنی و یک جا هم پرش از ارتفاع توی آب بود . در طول مسیر خودشون فیلم و عکس می گرفتن که در آخر دی ودی فیلم ها و عکس ها را 30 دلار می فروختند.کل برنامه حدود 3 ساعت طول کشید و بعدش یه ناهار خیلی مختصر و ساده دادند و دوباره سوار اتوبوس شدیم برای برگشت . شب هم فستیوال ترکیه بود که یک گروه رقص اومدن تو هتل کلی رقصیدن و چندتایی غرفه زدن برای فروش صنایع دستی ترکیه که جالب بود . روز هفتم هم به بستن وسایل و شنا و وداع با قسمت های مختلف هتل گذشت و ساعت 12 اتاق را تحویل دادیم . 

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed