۱۳۹۲/۰۸/۱۳

وفاداری

آسید ممد همونطور که سرش پایین بود سیگار ارزونشو توی زیرسیگاری خاموش کرد و سرشو آروم آورد بالا و بدون اینکه نگاهش با دختر تلاقی کنه  سقف را نگاه کرد و دود پک آخرو به شدت در هوا فوت کرد و گفت : موندن با یه نفر سخته ، من زیاد تنهایی کشیدم ، خیلی چیزا سرم اومده...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر